به گزارش گروه رصد تروریسم دیدبان؛ نشستی که در بندر سوچی با حضور روسای جمهور ایران، ترکیه و روسیه برگزار شد، دو مقدمه مهم داشت. مقدمه اول آن با حضور رئیس جمهور سوریه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و بخش دوم آن هم با سفر وزرای دفاع ایران و ترکیه به روسیه برای تدارک مقدمات مذاکرات سهجانبه شکل میگیرد. آنچه مشخص است، برای شکست تروریستها در مناطق تحت اشغال القاعده (جبهه النصره)، احرارالشام و دیگر گروههای تروریستی مورد حمایت ترکیه و قطر در قالب ارتش آزاد باید به فکر راهکار دقیقی بود، هر چند بشار اسد در دیدارها و مذاکرات مختلف تاکید کرده که این مذاکرات به هیچ عنوان نمیتواند عاملی بر آن باشد که این کشور تقسیم شده یا حکومتهای خودمختار در آن شکل بگیرد.
بهعنوان مثال در مورد کردها که این روزها به واسطه حضور اشغالگران امریکایی بسیار پررو شده و بیش از سهم ۷درصدی از جمعیت و جغرافیای خود میخواهند، بشار اسد تاکید دارد که حتی اگر شده با جنگ این مناطق را به دامان خاک کشورش بازخواهد گرداند. همین دیدگاه باعث شد تا وی ضمن مخالفت با ایده نشست گسترده موسوم به «ملتها و مذاهب سوریه» که به ابتکار روسیه قرار بود در پایگاه حمیمیم برگزار شود، تاکید کند که سوریه یک ملت بیشتر ندارد و روسها هم این دیدگاه را پذیرفته و قرار شد نشست به بندر سوچی منتقل شود.
در بعد دیگر، مساله در جنوب این کشور و ارتباط گسترده تروریستهای تکفیری با رژیم صهیونیستی باز میگردد. رژیم اسرائیل به این باور رسیده که پس از پایان کار داعش، نیروهای مقاومت به سمت القنیطره و درعا گسیل خواهند شد و این رژیم در آن زمان این جسارت را نخواهد داشت که با حملات محدود خدشهای به عملیات وارد کند. اینکه این روزها صهیونیستها با واسطههای مختلف خواستار خارج کردن نیروهای مقاومت و عقب راندن آن ها تا فاصله ۵۰کیلومتری از جولان اشغالی هستند، دقیقا به این باور باز میگردد.
در نبردهای ماههای گذشته در این مناطق سیاست مقاومت بیشتر پدافندی بوده، چرا که ما نیروی عمدهای برای عملیات آفندی نداریم و در صورت آفند، پایه لرزان تروریستها در این مناطق هم فرو خواهید ریخت. متاسفانه عده بسیاری در کشور ما مواضع و نوشتههای رسانههای صهیونیستی را باور میکنند و میگویند که روسیه به اسرائیل برای حضور نداشتن ایران در منطقه اشغالی قول داده است. چنین مسالهای به هیچ عنوان صحت ندارد.
با همه این اوصاف بهنظر میرسد در فردای پس از داعش، سوریه و عراق باید بهصورت منظم و دقیق برای حل و فصل بسیاری از موارد اقدام کنند. گفتوگوهای سیاسی در سوریه یک مساله است، اما مهمتر و اصلیتر، ساختن دوباره ویرانیها است که بر اساس تاکید سرلشکر سلیمانی نزدیک به ۵۰۰ میلیارد دلار به تاسیسات و زیرساختهای دوکشور آسیب وارد شده است. اینجا یک نکته وجود دارد و آن آمادگی شرکتهای ایرانی برای حضور در بازار بازسازی ویرانیها است. متاسفانه در طول دهههای گذشته ما در این حوزه بسیار بد عمل کرده و توان مدیریت چنین ساز و کاری را نداریم.
ضرورت دارد که از هماکنون ستادی در دولت و دیگر نهادهای مربوط تشکیل و برای این منظور برنامهریزی کنند. جمهوری اسلامی ایران بر اساس وظیفه ذاتی خود بدون شک کمکهایی را در اختیار سوریه برای بازسازی برخی ویرانیها قرار خواهد داد و این کمکها باید مشروط به حضور شرکتهای ایرانی باشد، اما آنجا مانند مسکن مهر و دیگر سازهها کسی بیآبرویی در نیاورد. سوریها در حوزه ساخت و ساز، سختگیر هستند. مخلص کلام آنکه، ما در همه حوزهها هزینه گزافی دادهایم و باید حضور و جای پای خودمان را بدون تعارف در هر دو کشور مستحکم کنیم. ما نیاز مبرمی به دسترسی به سواحل مدیترانه داریم.